به فدایت سر و جان مادر

ساخت وبلاگ
"أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ الصَّلَاةُ وَ هِيَ آخِرُ وَصَايَا الْأَنْبِيَاء"(نماز)نماز، آموزگار کامل عیاری است که آموزنده‌ی دانش‌های گوناگون به عالم بشریت به منظور سازندگی آدمیان و احیاگر نهاد و گوهر شخصیت والای انسانی است؛ و به قول امام خمینی( ره) : "نماز کارخانه‌ی انسان‌سازی است"نماز، به منزله‌ی خمیرمایه و ماده‌ی اصلی در ترکیب و تصنیع، و سازماندهی عبادات و چشمه‌ی فیاض و زوال‌ناپذیر حضرت قادر متعال در رابطه‌ی معنوی فیمابین عبد و معبود است.نماز، پایه و اساس دین و شالوده‌ی محکم و متین در زیر بنای زندگی ثمربخش انسان، و مزرعه‌ی حاصل‌خیز توحید، برای روز پرمصرف معاد، و برگزاری سفره‌ی رستاخیز است.اقامه و برپا داشتن نماز، انسان را متوجه چند مطلب کلی و حقیقی می‌کند که آن مطالب زمینه‌ساز انسانیت و استخوان‌بندی انسان‌سازی، و بهترین شاخص و الگوی شخصیت انسانی، و بروز خواص معنوی و روحانی جوامع بشری خواهد بود که بخشی از آن ذیلاً ذکر می‌شود.۱ ـ درک مقدمات نماز که وظیفه و فریضه‌ی حتمی و واجب عملی است، انسان را موظّف و مکلّف به انجام اعمالی لذت‌بخش می‌کند که حسن تأثیر آن اعمال، در غیر حالات نماز، و سایر اوقات زندگی نیز نمونه‌ی برنامه صحیح و دقیق در کارهای روزمره‌ی انسان می‌شود؛ و بالفعل نظم و نسق مطلوب را در راه اداره‌ی هرچه بهتر زندگی و رعایت حدود و حقوق فردی و اجتماعی ما آموزش می‌دهد و مدلول بسیار روشن از طرح اصول و فروع دین برای تشخّص نمازگزار مؤمن به نماز خواهد بود.۲ ـ با اقامه‌ی نماز و مراعات مقارنات آن، حفظ نظم و ترتیب و وقار اَعمال را مرعی و معمور داشته، در سایر شؤون زندگی نیز این دستورالعمل منظم را مطمح نظر قرار خواهد داد و وجه تمایز بین انسان و حیوان، و امتیاز والا به فدایت سر و جان مادر...
ما را در سایت به فدایت سر و جان مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamseqomi بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 12:10

(نقش روشنفکر در ارشاد مردم)در عصر خطیر و پر آشوب ماشینی و سراسر مادّی دنیای امروز، بزرگترین و مشکل‌ترین مسائل روز، مساله‌ی ارشاد و شیوه‌ی راهنمایی جامعه است.البته راهنمایی و ارشاد مردم، از نظر معنوی و روحی و از جهت آزادی و ایمنی و آسایش و خوشبختی، همه جانبه است؛ زیرا راشدین و مرشدین جامعه، در این مسیر دشوار و خطرناک، اغلب با هیولای مهیب و شبح هولناک جهل و نخوت و حُبِّ جاه و مقام، روبه‌رو خواهند بود و مطلب و مقصد جامعه و توده‌ی مردم را منظور نظر و مورد توجه و اِلتفات قرار نداده و فقط هدفشان، تکیه‌دادن بر اَریکه‌ر رهبری و جلب منافع مادی آن‌است و بس... و شالوده‌ی رهبری خود را بر اساس و مبنای مادیات و زرق و برق ظاهری و قشری آن، استوار ساخته‌اند و به مصداق: «ذات نایافته از هستی بخشکی تواند که شود هستی بخش»بهره‌ای از معنویات نبرده‌اند تا به دیگران تفویض کنند. این افراد چون خود را از اعضا و اجزای اجتماع ندانسته و همدردی و همفکری با مردم نداشته و ندارند؛ رکود و انحطاط مردم را استنباط نکرده و دردهای دیگران را درک و احساس ننموده‌اند تا در صدد تداوی و معالجه‌ی آن برآیند و توده‌های حیران و سرگردان را رستگاری و آرامش بخشند.این‌است که پایه های رشاد و ارشادشان، متزلزل و انهدام‌پذیر است و در زیر آوار ویرانی‌های بناهای پوشالی خود، مدفون و بی‌نام و نشان شده‌اند.اگر سیری در گذشته‌ی قرون و اعصار بکنیم؛ در می‌یابیم که در تمام اَدوار عمر بشر، به شهادت صفحات تاریخ، اگر گروهی و ملتی، زمانی از نعمت دانش و آزادی و ایمنی و سعادت برخوردار شده‌اند؛ تنها در سایه‌ی رهبری و ارشاد رهنمایانی بوده که از میان طبقات محروم رنجدیده و دردکشیده‌ی اجتماع، آن هم با شرایط خاص و ممتاز از دیگران، برخاسته و در پرتوِ فروغ به فدایت سر و جان مادر...
ما را در سایت به فدایت سر و جان مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamseqomi بازدید : 24 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 12:10

می‌گویند قدرت واقعی در دست علماست. صحت این مطلب تا چه اندازه است.پیش از اینکه وارد این گفتگو شویم که قدرت واقعی در دست چه کسانی می‌باشد؛ این نکته را یادآور می‌شود؛ قدرت به زبان پارسی یعنی توانایی، و علما یعنی دانایان.بنابراین، توانایی در دست دانایان می‌باشد. تردیدی نیست که توانایی افراد دانا و خردمند بیش از افراد نادان است، و همواره در کارهای فردی و همگانی پیشی و پیروزی با دانایان مردم است.مثلا یک نفر دانشمند مکانیک یا یک دانشمند شیمیست، به همان اندازه که دانش‌هایی اندوخته و به آن نسبت که اندیشه های روشن و تابناک دانش ها را در مغز خود پرورش داده، از مردم نابخرد و نادان که هیچگونه جنبش و فعالیتی در جهان ندارند و در تمام کارها به افراد خردمند، نیازمند هستند، برتری دارند و نادانان در هیچ دوره‌ای به پایه‌ی دانشمندان نخواهند رسید؛ زیرا دانایان می‌توانند تیرگی‌های پرده‌ی سینمای جهان را پاک کنند و زنگ آینه‌ی زندگی را بزدایند و دردهای اجتماع را بهبود بخشند و این‌ها از دست نادانان ساخته نیست؛ بلکه ایشان، خود از دردمندان آن اجتماع هستند.یک نفر دانشمند می‌تواند مردم را از دانش‌های اندوخته‌ی خود بهره‌مند سازد و خود را چراغ راهنمای گمراهان و نادانان گرداند و گروهی را پیرو اندیشه ها و آمال پاک و بی آلایش خود ساخته، با طرح نقشه ها و برنامه‌های سودبخش، مهار کارهای همگان را در دست گیرد و بر مردم ناتوان و نیازمند، آقایی و فرمانروایی کند.شاعر بلندپایه و استاد گرانمایه‌ی پارسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی گوید:«ز دانش بهْ اندر جهان هیچ نیستتنِ مُرده و جان نادان یکی استتوانا بود هر که دانا بودبه دانش دل پیر برنا بود»اگر به دقت، تاریخ ملل زنده و مترقی جهان را بخوانیم، خواهیم دید که هر دسته و گروهی که در به فدایت سر و جان مادر...
ما را در سایت به فدایت سر و جان مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamseqomi بازدید : 12 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 12:10